جدول جو
جدول جو

معنی نافع سعد - جستجوی لغت در جدول جو

نافع سعد
(فِ)
ابن عتبه بن ابی وقاص بن زهره بن کلاب بن اخی سعد. از اصحاب پیغمبر است و در روز فتح مکه اسلام آورد. (از الاصابه ج 5 ص 226) (تاریخ گزیده ص 240)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طالع سعد
تصویر طالع سعد
بخت و اقبال و سرنوشت نیکو، طالع خجسته، بخت فرخنده، طالع مسعود، طالع میمون، طالع همایون، طالع مبارک، طالع فرخنده
فرهنگ فارسی عمید
(فِ سَ)
ازجملۀ مریدان میر قاسم انوار است ولیکن چون بی باک و ناپاک بود میر او را از خانقاه بیرون کرد، و فرمود تا خاک ناپاک حجرۀ او از خانقاه پاک کنند، و در این زمان حافظ سعد این غزل گفت:
مرا در عالم رندی به رسوائی علم کردی
دلم بردی و جانم را ندیم صد ندم کردی.
و حافظ سعد در آن زمان از درد حرمان و سوز هجران بمرد و جان از هجر نبرد و قبر او معلوم نیست. و این معما به اسم احمد میرک از اوست:
سر می ندارم مدار و می آر
بمان سعد و ابر سر کوی یار.
(ترجمه مجالس النفائس ص 184 و 185)
لغت نامه دهخدا
(لِ عِ سَ)
طالع مسعود. بخت فرخنده. طالع خجسته. اقبال. طالع مبارک و میمون:
زی طالع سعد و در اقبال خداوند
فخر بشر و بر سر عالم همه افسر.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
تصویری از طالع سعد
تصویر طالع سعد
تاخیره فرخنده تاخیره همایون
فرهنگ لغت هوشیار